آن روزها مجریان تلویزیونی به گفتار و رفتارشان در اجرا بیشتر اهمیت میدادند، شاید متعهد تر بودند… آن روزها هرچیزی پخش زنده نمیشد! مجریها وسط برنامه ول نمیکردند بروند یه شعر کم محتوا و چیزی رو بندازند گردن عروسک و سروته یک برنامه را هم بیاورند به اسم برنامه کودک… آن روزها مجریهای برنامه کودک نه «خاله» بودند، نه «عمو» نه خان دایی و نه صدتا آدم گنده دیگه که ادای بچهها رو در بیارن و بچهها براشون بزرگی کنند… آن روزها مجریها یا «خانم مجری» بودند یا «آقای مجری»…
دهه شصتیها و بزرگترها، به خوبی برنامه صندوق پست را به خاطر دارند؛ برنامه ای که با مجری گری ایرج طهماسب در زمانی اجرا میشد که اجرای زنده برنامههای تلویزیونی بسیار کم بود؛ زمانی که گاهی حتی پخش مستقیم فوتبال هم با مشکلات زیادی روبرو بود صندوق پست برنامه ای بود که در دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ از برنامه کودک شبکه یک سیما پخش میشد و ایرج طهماسب نقش اقای مجری را داشت. گرچه اوایل جقجقه و فرفره ، ژولی و پولی و گلابی شخصیتهای اصلی این برنامه بودند، اما امروزه برنامه صندوق پست با همه عروسکهایش صرفا یک میراث دارد…کلاه قرمزی!
صندوق پست یک برنامه تلویزیونی برای کودکان و نوجوانان بود که در آن، قرار بود هر شغلی، نمایندهای داشته باشد؛ بنا، بقال و…. در یکی از قسمتها، قرار بود کلاه قرمزی شاگرد کفاشی باشد که آمده تا کفش واکس خورده آقای مجری را به او بدهد. سازندگان برنامه قرار میگذارند این پرسوناژ درست صحبت نکند تا آقای مجری بتواند درباره موضوع درست صحبت کردن، بچهها را نصیحت کند و بگوید ببینید این خوب حرف نمیزند، شما سعی کنید قشنگ حرف بزنید. اما کلاه قرمزی وارد استودیو شد و همانجا ماند؛ چون کسانی که در اتاق فرمان نشسته بودند، از او خوششان آمد. آنها اصرار کردند که او در اپیزود بعد هم حضور داشته باشد و این طور شد که عادت خوب حرف نزدن کلاه قرمزی، توی حرف پریدن و زیاد نزدیک شدنش به آقای مجری موقع حرف زدن، تبدیل به ویژگیهایی شد که او را بین بچهها و بزرگترها محبوب کرد.
کلاه قرمزی عروسکی است که همیشه حرفهای زیادی برای گفتن دارد! جالب اینجاست که قرار بود تنها به صورت مهمان در این برنامه ظاهر شوند اما محبوبیت این دو به قدری شد که کار آنها به فیلم سینمایی کلاه قرمزی و پسر خاله که رکورد جالب توجه در دهه ۷۰ به دست آورد کشید.درواقع یکی از مهمترین عوامل موفقیت کلاه قرمزی را میتوان در آن دانست که سعی شده بود برخلاف بقیه برنامههای تلویزیونی مرسوم آن زمان (وحتی امروزی!) بهجای نصیحت کردن نتیجه کار را نشان دهند و بچهها خودشان راه درست را تشخیص دهند! از همان روزهای اول کلاه قرمزی کارهای اشتباهی را انجام میداد که به کمک اقای مرجی (مجری) رفع میشد و به این شکل، به زبان بی زبانی کارهای خوب آموزش داده میشد…
بعدها پسر خاله هم به این جمع اضافه شد! شخصیتی که همانند کلاه قرمزی، دوبلور آن «حمید جبلی» بود! پسرخاله شخصیت مثبتی داشت؛ کمی متفاوتتر از چیزی که باید رفتار میکرد؛ خیلی متفاوتتر از یک کودک! پسرخاله در واقع نمادی بود از کودکی که «مجبور بود» بزرگ باشد، قوی باشد و مردانه زندگی کند؛ پسرخاله را شاید امروز به نمادی از «کودک کار» تعبیر کنند، اما هر کس در آن روز حال و هوای ایران زندگی کرده باشد، کم ندیده از این «بزرگ مردان کوچک» که علیرغم جسارت، کودکی مهربان در قلبشان پنهان است.
شاید مهمترین علت موفقیت کلاه قرمزی و بعدها پسرخاله این بود که ذاتا مشکل داشتند! پسرخاله بسیار «تخس» و دعوایی بود ولی در کنار آن مسئولیت پذیر کلاه قرمزی بیادب و بی آداب معشرت! اما در کنار آن از اشتباهات خود درس می گرفت!
شاید مهمترین عامل موفقیت کلاهقرمزی چشم تا به تا(!) و پسرخاله را بتوان در «ضعفها»ی شخصیتیشان دانست! شخصیتی که در نگاه اول از اسطوره پاکی و عاری بودن از خطا، تا حد یک کودک نادان و بدون آداب معاشرت پایین میآمد تا حس «هم ذات پنداری» و «همزاد پنداری» را در مخاطب ایجاد کند؛ پسرخاله هم در عین مرام و مسئولیت پذیری عاری از خطا نبود! جسورف بی ادب و پر رو بود؛ گاهی اوقات با بیادبی و پرخاش برخورد میکرد و مخاطبان شبیه خود را وادار به همزاد پنداری میکرد… اکنون نوبت اشتباه کردن بود و پس از آن نوبت آقای مجری که به صورت غیر مستقیم، بهجای دعوا کردن و نصیحت بیمورد، تلاش کند مانند یک پدر مشکل را حل کند؛ درون مایه و چالشی که حتی در مجموعههای امروزی کلاه قرمزی نیز رعایت شده است….
[Not a valid template]
درحالی که کلاه قرمزی قرار بود صرفا شخصیتی فرعی و یک مهمان، آن هم فقط در یک قسمت از برنامه تلویزیونی صندوق پست باشد، توجه تولید کنندگان این مجموعه سبب شد با توجه به استقبال گسترده مردم، پس از صندوق پست، کلاه قرمزی در مجموعه کلاه قرمزی و جغجغه و فرفره، کلاه قرمزی و آقای مجری و کلاه قرمزی ۲ حضور یابد؛ کلاه قرمزی نخستین بار در سال ۱۳۷۳ با فیلم «کلاه قرمزی و پسرخاله» به سینماهای ایران راه یافت.
تولیدکنندگان مجموعه کلاه قرمزی با خلاقیت تمام از حس نوستولوژیک نخستین حضور کلاه قرمزی در تلویزیون برای نخستین ورود کلاه قرمزی به سینما استفاده کردند!
تولیدکنندگان مجموعه کلاه قرمزی که به خوبی نسبت به پدیده فرهنگی که ایجاد کرده بودند آگاهی داشتند، با تکیه بر علاقه «بچههای دیروز» و زنده کردن حس نوستولوژیک نخستین حضور کلاه قرمزی در تلویزیون، آن را به سینما آوردند! درواقع ماجرای آمدن کلاه قرمزی به تلویزیون در نخستین برنامهای که قرار بود در آن فقط برای یک بار مهمان باشد، دستمایه نویسندگان خلاق این مجموعه شد تا فیلم «کلاه قرمزی و پسرخاله» که در واقع پیش درآمدی بر نخستین نمایش کلاه قرمزی در تلویزیون بود را خلق کنند؛ فیلمی که حتی هنوز هم رکورد پر فروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران در زمان خود را یدک میکشد!
خالقان کلاه قرمزی آن را به روز کردند! کلاه قرمزی جدید دیگر آب دهانش توی صورت آقای مجری نمیپاشد! حتی میخواهد زن بگیرد! اما مردم کلاه قرمزی را مثل سابق میخواهند!
«کلاهقرمزی و سروناز» در سال ۱۳۸۱ با تبلیغات گسترده توانست پر فروش ترین فیلم سال لقب بگیرد و پس از تقریبا دهه کلاه قرمزی را مجددا زنده کند، اما فراموش کردن این که کلاه قرمزی در ذهن مردم همیشه کلاه قرمزی است سبب شد پروزه «بزرگ کردن کلاه قرمزی» برای ورود مجدد او با شکست مواجه شود؛ با این حال خالقان کلاه قرمزی با درس گرفتن از این شکست، در مجموعه نوروزی «کلاه قرمزی ۸۸» تلاش به زنده کردن مجدد این شخصیت با اصولی کردند که قبلا سبب رشد او شده بود؛ نتیجه کار رضایت بخش بود؛ سال ۱۳۸۸ بعد از یک غیبت طولانی، کلاه قرمزی باز هم به تلویزبون برگشت. کلاه قرمزی ۸۸، مجموعه ای ویژه نوروز بود که در آن با ورود شخصیت های جدید و حضور تعدادی از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون، ماجراهای این شخصیت محبوب دوباره در خاطره ها زنده شد. این بار هوادارانی از نسل گذشته که مخاطب سابق برنامه های او بودند، به بینندگان کودک و نوجوان او اضافه شدند. کلاه قرمزی ۸۸ تغییرات زیادی کرده بود، خیلی از عادت ها و رفتار هایش عوض شده بودند، اما استقبال از این مجموعه نشان داد که محبوبیتش کم نشده است. با این حال مجموعه «کلاه قرمزی در فرنگ» که در شبکه خانگی پخش شد و محبوبیت قابل پیش بینی فیلم «کلاهقرمزی و بچهننه» در سال ۱۳۹۱ که راه تبلیغات نامرتبط با موضوع اصلی داستان و شایعه سازی را مانند «کلاه قرمزی و سرو ناز» در پیش گرفته بود، ثابت کرد کلاه قرمزی در تلویزیون خیلی بیشتر میدرخشد.
خالقان کلاه قرمزی ۲ بار خواستند کلاه قرمزی را به زور زن بدهند! ۱. «کلاه قرمزی و سرو ناز» ۲. «کلاه قرمزی و بچه ننه»
پس از موفقیت کلاه قرمزی ۸۸، کلاه قرمزی در سال ۸۹ جنگ نوروزی نداشت؛ اما طوری که گویی خالقان کلاه قرمزی دیگر متوجه شده اند که نباید اشتباهات خود را تکرار کنند، کلاه قرمزی در سال ۹۰، ۹۱، ۹۲ و ۹۳ در مجموعه تلویزیونی نوروزی با تکیه بر حس نوستالوزیک مخاطبان و البته تکیه اساسی روی اصل همزادپنداری که قبلا توانسته بود سبب موفقیت این مجموعه شود توانست مجددا محبوبیتی مثال زدنی پیدا کند و پس از بیش از دو دهه مجددا به «عکس برگردان»، «لوازم تحریر» و حتی «عروسک»های دست مردم راه یابد!
کلاه قرمزی حتی توانست در بازیهای «هفت سین کلاه قرمزی» و «کلاه قرمزی تهران ۱ و۲» نیز به دنیای کامپیوتر وارد شود!
امروز «آی مرجی» دیگر «آقای مجری» شده است؛ نه جغجقه و فرفره ای است، نه ژولی پولی، نه گلابی و نه باقی شخصیتهای قدیمی؛ شاید خالقانش فکر میکنند کلاه قرمزی جدید هم باید به روز باشد! تلاش کردند شیطنتهایش را کم کنند و آنقدر عادی کردندش که «پسرخاله نمایی» شد! کاری کردند که حتی عادت مطرح «آب دهان پرانی زمان صحبت کردن» او فراموش شد! به زور هم که شده چندین بار مورد تهدید «بزرگ شدن» قرار گرفته است؛ خالقانش حتی دوبار تلاش کردند در سینماییهای «کلاه قرمزی و سرو ناز» و «کلاه قرمزی و بچه ننه»، به زور او را «زن بدهند»! پسرخاله هم حتی اگر بخواهد دیگر نمیتواند «نفت بگیرد». حتی گاهی تلاش کردند به جای نان سنتی «برربری» و «سنگگ»، «نان فانتزی» به دست آن بدهند یا در خیل شخصیتهای مدرنی مانند ببعی، جیگر، فامیل دور و هزار شخصیت که امروز هستند و سال دیگر فراموش میشوند، پسرخاله هم عوض شده باشد، دیگر پر رو و یک دنده و جوشی نباشد و… هر سال شخصیت های تازه ای به داستان اضافه شده اند. پسرعمه زا، فامیل دور، ببعی، آقوی همسایه و جیگر، مهم ترین این شخصیت ها هستند. بسیاری از این شخصیت ها حالا در بین قشرهای مختلف مردم ایران طرفدارانی دارند و تکیه کلام ها و لحن صحبت کردنشان تقلید می شود. بخش های جذاب این مجموعه تلویزیونی در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود و طرفدارانشان صفحه های مخصوصی برای آن ها ایجاد می کنند. با این حال مردم ثابت کرده اند هنوز همان کلاه قرمزی معصوم و ساده «کودک خطاکار» را بیشتر دوست دارند…
راستی، حقایق جالب و شگفت انگیز دیگری راجع به این شخصیت محبوب وجود دارد که میتوانید با مراجعه به مطلب « حقایق جالب در مورد «کلاه قرمزی» و خلاقیت سازندگان » از آن مطلع گردید!